میدانیم هر دین و آیینی برای عبادت، روش و مسیر خاصی معرفی کرده است. در اسلام صحت نماز و بعضی از عبادات، مشروط به سمتِ قبله بودن، شده است. برعکسِ تمام آموزههای الهی که اصل توجهات به سوی خداوند متعال است، میرزا حسینعلی نوری دلهای بهائیان را متوجه خود کرده است و میگوید: «واذا اردتم الصلوه و لو وجوهکم شطری الاقدس المقام المقدس الذی جعله الله مطاف الملإ الأعلی[1]؛ هنگامیکه ارادهی خواندن نماز کردید، صورتهای خود را به سوی مقام مقدس برگردان که خداوند آن را محل طواف ملإ اعلی قرار داده است.»با تکیه بر همین مطلب، محمدعلی قاینی در کتاب دروس الدیانه[2] میآورد: «قبله ما اهل بهاء، روضه مبارکه است در مدینهی عکا که در وقت نماز خواندن باید رو به روضهی مبارکه بایستیم و قلباً به جمال قدم جل جلاله (میرزا بهاء) و ملکوت ابهی باشیم.»[3]
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَليم[البقره/115]؛ مشرق و مغرب، از آنِ خداست! و به هر سو رو كنيد، خدا آنجاست! خداوند بىنياز و داناست.» از این آیهی شریفه بر میآید که در دین اسلام، قبله برای توجه پیدا کردنِ به سمت خدا اهمیت دارد و محال است که خداوند در مورد قبله، توجه به کسی دیگر را واسطهی توجه به خود، قرار دهد، بر خلاف آنچه بهائیون اعتقاد دارند
دو نکته وجود دارد که بهتر است بیان شود:
اول: اینکه تمامی ادیان الهی انسانها را به سمتِ توحید و یکتاپرستی دعوت میکنند و سجده بر غیر خدا را حرام میدانند ولی به نظر میرسد که جریانِ بهائیت که خود را الهی میداند با تعیین قبر بهاءالله به عنوانِ قبله، مردم را به شرک دعوت کرده است و نمیتوان انکار کرد که این کار شرک بزرگی به حساب میآید.
دوم: در سیرهی پیامبرانِ الهی سابقه ندارد کسی مردم را به سجدهی بر خود امر کند یا اینکه قبر خود را قبلهی مردم معرفی کرده باشد.
پی نوشت:
[1]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص7.
[2]. این کتاب اولین کتاب اخلاق بهائیان است. از نوشتن این کتاب حدود یک قرن میگذرد.
[3]. محمد علی قاینی، دروس الدیانه، نسخهی الکترونیکی، درس نوزدهم، ص 28.